هرچند برای همهی ما دشوار است که قبول کنیم اشتباه کردیم، اما تله محافظه کاری (Conservatism Trap) یک واقعیت غیرقابل اجتناب است. برای غلبه بر این واقعه اغلب سعی میکنیم با انکار اشتباه و یا فرافکنی امیدوار باشیم که اشتباهی رخ نداده است یا اوضاع بر وفق مراد ما پیش میرود. اما این سوگیری در یک مدیر به هیچ وجه مطلوب نیست و میتواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. این سوگیری باعث عدم تمایل به تغییر در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری مدیریت در سازمان میشود. وجود و حضور یک مشاور آگاه در کنار مدیر میتواند ضمن شناسایی این موضوع، با راهکارهایی مانع از اثرگذاری منفی این سوگیری شود .
تله محافظه کاری در مدیریت یکی از مسائلی است که در جوامع سازمانی و مدیریتی اغلب مورد توجه قرار میگیرد. این تله به معنای تمایل مدیران و رهبران سازمانها به حفاظت از وضعیت فعلی و عدم تغییرات و نوآوریهای بیشتر در سازمان است. این رفتار میتواند به طور مستقیم توسعه و پیشرفت سازمان را مختل کند و مانع از پذیرش تغییرات لازم برای بهبود عملکرد شود .
* چطور یک مشاور مدیریت، تله محافظه کاری را خنثی میکند؟ *
مشاور صاحب صلاحیت، آگاه، متخصص و مجرب کنار مدیر در یک سازمان با درک شرایط سازمان و شناخت محیط میتواند راهکارهای نوآورانهای برای سازمان ارائه دهد که نیازمند انعطاف پذیری مدیران است. اگر مدیر یا مدیران سازمان دچار خطای شناختی محافظهکاری باشند، مشاور با علم به موضوع میتواند ضمن آگاه ساختن ایشان، نسبت به موضوع اقدام نموده و مدیر را متقاعد کنند .
دلایل بروز محافظه کاری مدیران چیست؟
یکی از دلایل شایع برای وقوع محافظه کاری در مدیریت، ترس از شکست و عواقب منفی آن است. مدیرانی که در یک محیط محافظه کار فعالیت میکنند، معمولاً از تغییر و نوآوریها میترسند و تمایل دارند به تمرکز بر حفظ وضعیت کنونی بپردازند. آنها نمیخواهند ریسک کنند و به خطر بیفتند و به همین خاطر تجربههای جدید احتمالی را نادیده میگیرند .
بدون پذیرش تغییرات، یک سازمان قادر نخواهد بود با رقبای خود رقابت کند و به دستاوردهای جدید دست پیدا کند. به منظور رشد و ارتقاء ، سازمانها نیاز به ریسک و قدرت پذیرش تغییرات دارند تا بتوانند با چالشهای روزمره مواجه شوند .
برای مقابله با محافظه کاری چه باید کرد؟
برای مقابله، لازم است که مدیران و رهبران سازمانها به توانایی تغییر، ریسک و نوآوری متمرکز شوند. آنها باید به ارزشهای جدید و ایدههای نو توجه کرده و برای تحول در سازمان فراهم آورند. همچنین، ایجاد یک فرهنگ سازمانی که تشویق به تغییر و برنامهریزی برای آینده باشد، میتواند به جلوگیری از تله محافظه کاری و تحریک اعضای تیم جهت بهبود و پیشرفت کمک کند .
در نهایت، محافظه کاری یکی از موانع اصلی رشد و پیشرفت سازمانها است که نیازمند توجه و تحولات نسبت به فرهنگ سازمانی و رهبری مدیران است. تنها با ایجاد یک محیط که تغییر و نوآوری را تشویق میکند، سازمانها میتوانند به بهبود و توسعه پایدار دست یابند .
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ